نمیدانم چه نامه...

نوشته هایی از سر...نمیدانم از سر چی...مشغول بودن؟علاقه؟...شاید هم تنهایی...نمیدانم...

نمیدانم چه نامه...

نوشته هایی از سر...نمیدانم از سر چی...مشغول بودن؟علاقه؟...شاید هم تنهایی...نمیدانم...

نمیدانم چه نامه...

بسم الله...
نمیدانم با چه لحنی بنویسم...
با چه سبکی...
و یا اصلا چه حرفهایی را بنویسم که پر کند این کادر را...
کادری که خودم در هرجا اول از همه سراغ آن را میگیرم...
اول از همه بگویم نه نام این خانه مجازی کوچک را دوست دارم...نه بعضی از حرف هایم را...
شاید یک روز صبح که از خواب بیدار شدم...از اولین کلمه حذف کردم و از نو نوشتم...
شاید هم عادت کردم به این جا و این حرف ها...
مثل آدم های این روزها...
آدم های اطرافمان...
که خیلی زود عادت میکنند حتی به تلخ ترین های ممکن...

بایگانی
آخرین مطالب

امده ام گم شوم...

شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۵:۵۹ ب.ظ

آمده ام گم شوم...

دروغ چرا...

میخواهم پیدا نشوم...

و کسی مرا پیدا نکند...

نه که فردا باز هم نظرات را که باز کردم نظری ببینم حاوی نام شخصیم...

و مرا برآشفته سازد...

و مغز خود را بپوکانم که چطور پیدا شده ام...

خدا کند...دیگر...اینجا پیدا نشوم...

  • من ...

نظرات (۲)

...
من در منیت خود گمشده ام
...
پاسخ:
منیت...من...من...من...
با آنها بیگانه ام...
...
 راستی به بیان خوش آمدی :)
...
پاسخ:
ممنون...
نمیدونم چرا ولی اینجا...تو بیان یه حس خوب بهم دس میده...^_^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی